خواص آیه «امن يجيب المضطر اذا دعاه...»
خواص آیه «امن يجيب المضطر اذا دعاه…»
آيا دليل شرعي يا حكمي يا سند محكمي دال بر خواندن آيه مباركه امن يجيب براي شفاي بيمار داريم؟
قرآن كريم براي مومنين شفاست: « وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (اسرا-82) : و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم، و ستمگران را جز زيان نمىافزايد.» (آيات 57يونس و 44فصلت را نيز ببينيد)
بنابراين استشفاي از قرآن مجيد امري كاملا معقول و پسنديده است. قبل از پرداختن به سوال شما دوست عزيز لازم است نكاتي در مورد اين آيه شريفه بيان شود تا با تأمل بيشتري در معناي اضطرار، موارد توسل به اين آيه شريفه روشن شود.
خداوند متعال در سوره نمل آيه 62 ميفرمايند: « أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ: آيا بتهائي که معبود شما هستندبهترند ،يا کسي که دعاي مضطر را اجابت مي کندوگرفتاري را بر طرف مي سازد،وشما را خلفاي زمين قرار مي دهد،آيا معبودي با خداست؟!کمتر متذکر مي شويد.
در آن هنگام كه تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته مىشود و كارد به استخوانش مىرسد، و از هر نظر درمانده و مضطر مىگردد، تنها كسى كه مىتواند قفل مشكلات را بگشايد، و بنبستها را بر طرف سازد، و نور اميد در دلها بپاشد، و درهاى رحمت به روى انسانها درمانده بگشايد، تنها ذات پاك او است و نه غير او.
از آنجا كه اين واقعيت به عنوان يك احساس فطرى در درون جان همه انسانها است، بت پرستان نيز به هنگامى كه در ميان امواج خروشان دريا گرفتار مىشوند تمام معبودهاى خود را فراموش كرده، دست به دامن لطف اللَّه مىزنند همانگونه كه قرآن مىگويد: فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ: هنگامى كه سوار كشتى مىشوند خدا را مىخوانند در حالى كه پرستش را مخصوص او مىدانند. (عنكبوت- 65).
سپس مىافزايد: «نه تنها مشكلات و ناراحتيها را بر طرف مىسازد بلكه شما را خلفاى زمين قرار مىدهد (وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ) آيا با اينهمه معبودى با خدا است؟ (أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ). ولى شما كمتر متذكر مىشويد و از اين دلائل روشن پند و اندرز نمىگيريد.
حال بايد ببينيم مضطرى كه دعاى او به اجابت مىرسد كيست؟ گرچه خداوند دعاى همه را- هر گاه شرائطش جمع باشد- اجابت مىكند ولى در آيات فوق مخصوصا روى عنوان مضطر تكيه شده است، به اين دليل كه يكى از شرائط اجابت دعا آن است كه انسان چشم از عالم اسباب بكلى برگيرد و تمام قلب و روحش را در اختيار خدا قرار دهد، همه چيز را از آن او بداند و حل هر مشكلى را به دست او ببيند، و اين درك و ديد در حال اضطرار دست مىدهد. درست است كه عالم، عالم اسباب است، و مؤمن نهايت تلاش و كوشش خود را در اين زمينه به كار مىگيرد ولى هرگز در جهان اسباب گم نمىشود، همه را از بركت ذات پاك او مىبيند ديدهاى نافذ و سبب سوراخ كن دارد كه اسباب را از بيخ و بن بر مىكند و در پشت حجاب اسباب ذات مسبب الاسباب را مىبيند و همه چيز را از او مىخواهد. آرى اگر انسان به اين مرحله برسد مهمترين شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است.
جالب اينكه در بعضى از روايات اين آيه تفسير به قيام حضرت مهدى- صلوات اللَّه و سلامه عليه- شده. در روايتى از امام باقر مىخوانيم كه فرمود: به خدا سوگند گويا من مهدى ع را مىبينم كه پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود مىخواند … سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در كتاباللَّه در آيه أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ … او است.
در حديث ديگرى از امام صادق (ع) چنين آمده: اين آيه در مورد مهدى از آل محمد (ع) نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامى كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز بجا مىآورد و دست به درگاه خداوند متعال بر مىدارد دعاى او را اجابت مىكند، ناراحتىها را بر طرف مىسازد، و او را خليفه روى زمين قرار مىدهد بدون شك منظور از اين تفسير- همانگونه كه نظائر آن را فراوان ديدهايم- منحصر ساختن مفهوم آيه به وجود مبارك مهدى (عج) نيست، بلكه آيه مفهوم گستردهاى دارد كه يكى از مصداقهاى روشن آن وجود مهدى (عليهاسلام) است كه در آن زمان كه همه جا را فساد گرفته باشد، درها بسته شده، كارد به استخوان رسيده، بشريت در بن بست سختى قرار گرفته، و حالت اضطرار در كل عالم نمايان است در آن هنگام در مقدسترين نقطه روى زمين دست به دعا برمىدارد و تقاضاى كشف سوء مىكند و خداوند اين دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانى او قرار مىدهد و به مصداق وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ او و يارانش را خلفاى روى زمين مىكند. (برگرفته از تفسير نمونه، ج15، ص: 518-522)
امام صادق (عليه السلام) : قائم (عج) هرگاه ظهور كند، وارد مسجد الحرام شود ورو به كعبه بايستد وپشت به مقام ابراهيم كند ودو ركعت نماز گزارد، … سپس دو دست خود را به آسمان بر مي دارد وچندان دعا وتضرّع مي كند تا اينكه به رو در مي افتد واين است معناي سخن خداوند عزّ وجلّ كه : «أمّن يجيب المضطرّ اذا دعاه ويكشف السوء …». (ميزان الحكمه، ج11، صفحه 213 )
از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده كه وقتى آيه: «امَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ اذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ »را تلاوت فرمود، از حضرت سؤال شد چرا ما دعا مىكنيم و دعايمان مستجاب نمىشود؟ حضرت فرمود: چون شما كسى را مىخوانيد كه او را نمىشناسيد و چيزى مىخواهيد كه آن را درك نمىكنيد. (ترجمهاخلاق مرحوم شبر، ص107)
نكته بعدي كه لازم به ذكر است اين است كه ميدانيم خداوند متعال اسماي حسنايي دارد كه « وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ … (اعراف-180): و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد …» و ميدانيم هر اسمي از اين اسامي حسناي حضرت حق، مجرايي براي جريان فيض الهي در عالم وجود است بنابراين به طور مثال «المجيب» يعني هو الذي يجيب المضطر و يغيث الملهوف إذا دعياه (المقامالأسنىفيتفسيرالأسماءالحسنى ص : 46 ) پرواضح است مريضي كه دستش از همه جا كوتاه شده و به هيچ كس اميدي ندارد با همه وجود به اسم «الشافي» توسل جسته و با قرائت اين آيه شريفه از خدايي كه مجيب دعاي مضطرين و كاشف كرب مكروبين است استمداد نمايد. البته بايد بدانيم هر ذره اي از ذرات عالم، عين فقر به حضرت حق است و با زبان اضطرار، خداي متعال را با اسمي از اسماي حسنايش مي خواند كه مناسبت با وضع و حال او دارد. با اين توضيح شايد قدري بتوان معناي اين آيه شريفه را فهميد كه خداوند ميفرمايند:« تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً (الاسراء – 44): آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند، و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او مىگويد، ولى شما تسبيح آنها را درنمىيابيد.» به راستى كه او همواره بردبار و آمرزنده است.»
بناباين اگر كسي به هنگام بروز شدائد و نزول باران سختيها و مشكلات (و نه فقط در خصوص مريضيهاي جسمي) با تمام وجود به درگاه حضرت حق دعا كند و گشايش و عافيت طلبد، يقينا اين تضرع و استدعاي او بيجواب نميماند، چراكه خود خداوند ميفرمايند: «أمّنْ يجيبُ المضطرّ إذا دعاهُ و يكشفُ السوء» در حديث صحيحي از حضرت سجاد (عليهالسلام) نقل شده است كه : «الدعاء يدفع البلاء النازل و ما لم ينزل: دعا، بلاي نازل شده و نازل نشده را دفع مينمايد»
بنابراين هرچند ما روايت مستقلي در مورد خواندن آيه «امن يجيب» براي رفع مرض و شفاي مريض نيافتيم اما با اين توضيحات روشن شد كه توسل به اين آيه شريفه در هر مقام اضطراري همچون مريضي و ابتلائات جسمي بسيار مناسب و بلكه ضروريست. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 51/100114112)
پرسمان دانشجو