پنج روایت از امام رضا علیه السلام
پنج روایت از امام رضا علیه السلام
حجاب خدا
در باب 36 توحيد صدوق كه باب الرد على الثنويه و الزنادقه است، روايت شده است كه:
“دخل رجل من الزنادقه على الرضاعليه السلام - مردى از زنادقه نزد حضرت رضا عليه السلام آمد، تا اين كه گويد- قال الرجل: فلم احتجب؟ فقال ابوالحسن عليه السلام: ان الاحتجاج عن الخلق لكثره ذنوبهم…”
آن مرد مىپرسد كه چرا خدا از خلق پوشيده است؟
امام فرمود: گناهانشان حجابند.
شيخ اجل سعدى گويد:
سعدى! حجاب نيست، تو آيينه پاك دار
زنگار خورده چون بنمايد جمال دوست؟
به غم ما غمگين باش ؛ در شادى ما شاد!
در حديث زيان بن شبيب از امام رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود: “اى پسر شبيب! اگر مىخواهى كه به درجات اعلاى بهشت رسى، با ما باش! به غم ما غمگين باش و به شادى ما شاد! و بر تو باد ولايت ما! كه هر كس سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت با آن محشورش كند.”
شبى در حشر و معاد خود فكر مى كردم و به نامه اعمال خويش نظر مى افكندم و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگى خواهد شد كه ديدم چيزى لازمه نفسم شده، با آن محشور گشته و از آن جدا نمى شود، وقتى دقت كردم ديدم كتابى خطى است كه آن را به شدت دوست دارم. در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم كه هر كس سنگى را هم دوست داشته باشد با آن محشور میشود. كتاب هم مانند سنگ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقى ندارد.
اوهام قلوب بزرگ تر از ديدگان چشم است
كلينى در باب “ابطال الروية” از كتاب كافى، از محمد بن يحيى و او از احمد بن محمد از ابى هاشم جعفرى از امام رضا عليه السلام نقل مىكند كه از آن حضرت درباره خدا پرسيدم كه آيا به وصف در مى آيد؟ فرمود: آيا قرآن نخوانده اى؟ گفتم: آرى! خوانده ام.
فرمود: اين آيه را نخواندهاى كه مى فرمايد: “لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار” گفتم: چرا خواندهام. فرمود: مىدانيد ابصار يعنى چه؟ گفتم: آرى. فرمود: يعنى چه؟ گفتم: ابصار ديدگان (ديدن چشمان) فرمود: اوهام قلوب بزرگتر از ديدگان چشم است. پس اوهام نمىتوانند او را درك كنند، ولى او اوهام را درك مىكند.
قياس احاديث با قرآن
حسن بن جهم از امام صادق عليه السلام نقل مىكند و مرحوم فيض قدس سره آن را در باب اختلاف حديث و حكم در كتاب وافى آورده است راوى مىگويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم روايتهاى مختلفى از شما به ما مىرسد، ما چه كار كنيم؟ آن حضرت فرمودند: هر روايتى كه از ما به شما رسيد، با قرآن و احاديث ما مقايسه كنيد؛ اگر به آن دو شباهت داشت، راست است و اگر شباهت نداشت، دروغ است و آنرا نگفتهايم.
فتواى تحريم خمر در قرآن
از على بن يقطين، روايت مى كند که مهدى عباسى از امام ابوالحسن عليه السلام پرسيد آيا حرمت شرب خمر در كتاب خداى تعالى ذكر شده است؟ زيرا مردم تنها مىدانند كه از آن نهى شده ليكن نمىدانند كه آيا تحريم نيز شده است يا نه! حضرت فرمود: خمر در كتاب خداى تعالى نيز تحريم شده است. مهدى عرض كرد: يا اباالحسن! اين حرمت در كجاى قرآن ذكر شده است؟ حضرت فرمود: در آنجا كه خداوند متعال مى فرمايد: “قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ”
وقتى خداوند مى فرمايد که ما ظهر منها، مقصود زناى علنى و پرچمهايى است كه فاجران براى زنان بدكار در جاهليت در بالاى خانه نصب مىكرده اند و قول خداوند متعال كه مى فرمايد و ما بطن، يعنى زن پدر؛ زيرا پيش از بعثت پيامبر صلى الله عليه وآله چون پدر وفات مىكرد، پسرش كه از آن زن نبود او را به ازدواج خويش در مىآورد. پس خداى تعالى اين عمل را تحريم فرمود. مقصود از الاثم، همان خمر است كه خداى تعالى در جاى ديگرى مى فرمايد: “يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ” پس، اثم در كتاب خداوند، خمر و قمار است و همان طور كه خود فرموده، گناهشان بسى بزرگتر است. پس مهدى مرا گفت: اى على بن يقطين! اين فتوايى هاشمى است. من نيز بدو گفتم: راست گفتى اى امير مؤمنان! و حمد خدايى را كه اين علم را از شما اهل بيت دور نساخت! به خدا قسم، هنوز چيزى نگذشته بود كه مهدى خطاب به من گفت: راست گفتى، اى رافضى!
منبع: فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي
رجا نیوز