کعبه و ولایت
خود بنای کعبه که مسلمانان به دور آن طواف میکنند نیز از منظر معارف امامت مورد توجه خداوند قرار دارد. در این
رابطه طبرانی در صفحه 62 جلد اول معجمالکبیر خود روایتی را به این ترتیب نقل میکند: محمود بن بلید میگوید: من
به فاطمه زهرا(س) عرض کردم چرا حضرت امیرالمؤمنین(ع) از حق خودش دفاع نکرد؟
حضرت فرمودند: مَثل امام، مَثل کعبه است «إذ تؤتی ولا یأتی؛ مردم سراغ کعبه میروند نه کعبه سوی مردم». و در
روایتی دیگر نقل شده است پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی علیهالسلام فرمود: «یا عَلِیُّ اَنْتَ بِمَنْزِلَة الْکَعْبَةِ تُؤْتی وَلا
تَأْتی؛ ای علی! تو به منزله کعبه هستی که به سوی تو میآیند و نه این که تو به سویشان بروی». سه برداشت از جمع این
دو روایت حاصل میشود: اول اینکه خداوند کعبه را نماد امام قرار داده است، بنابراین کعبه از این منظر نیاز است مورد
مطالعه قرار گیرد. دوم اینکه باید در قبال اهلبیت(ع) رفتار مناسب داشت و پروانهوار به دور امام طواف کرد. سوم اینکه
مرکزیت کعبه، یادآور محوریت و مرکزیت امامت بر عوالم و بشریت است.
بنابراین طبق آنچه بیان شد، همچنان که عبادات در غیر پرتو ولایت ارزشی ندارند، حج نیز به عنوان مهمترین شعائر الهی
نیز بدون اتصال به مقام امامت و ولایت عترت(ع) جایگاهی ندارد، زیرا اساس مناسک حج، ارتباط و معرفت نسبت به
مقوله امامت و ولایت است. در این زمینه امام باقر(ع) میفرمایند: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام؛ تمام بودن حجّ، به زیارت امام
است» (صدوق، محمد، عیوناخبار الرضا(ع)، ج2، ص262).در واقع کسانی که کعبه را بدون التزام به ولایت و امامت
اهلبیت(ع) طواف کنند، سربلند و سرافراز نخواهند شد. این مسأله در ماجرای امام حسین(ع) و خروجشان از مکه به
سوی مدینه ـ که در کربلا موجب شهادت ایشان شد ـ به صورت عملی آشکار شد.
به نقل تاریخ زمانی که امام حسین(ع) راه خود را از مسیر حج واجب به سمت مدینه کج کردند، آن کسانی که سنگ
کعبه را اصل و امام را فرع دین میدانستند، از همراهی با امام بازماندند و حج اکبر را به حج اصغر فروختند. اما افرادی
همچون حضرت ابواالفضل و علی اکبر(ع) و سایر خویشان و اصحاب که امام را محور عالم و اصل دین میدانستند، با
امام حسین(ع) همراه شدند و در این مسیر بذل جان و مال کردند. در واقع در اعتقاد شیعیان، خداوند همه احکام و
معارف را قائم به امام و تحت تسلط کامل ایشان قرار داده است.
(مشرق)