تهاجم فرهنگى و راهکار های مقابله با آن
تهاجم فرهنگى (cultural Invasion): اين اصطلاح مترادف اصطلاح امپرياليسم فرهنگى - خبرى، يعنى اعمال قدرت به منظور اشاعه ارزشهاى فرهنگى امپرياليسم در ميان ملل جهان سوم و خفه كردن فرهنگ اين ملتها است. به عبارت ديگر تهاجم فرهنگى به اين معناست كه يك مجموعه سياسى يا اقتصادى براى اجراى مقاصد خود و اسارت يك ملت، به بنيانهاى فرهنگى آن ملت هجوم مىبرد، و باورهاى تازهاى را به زور به قصد جايگزينى با فرهنگ و باورهاى آن ملت وارد كشوركند. تهاجم فرهنگى براى بى اعتقاد كردن نسل نو به دين و به اصول انقلابى انجام مىگيرد،
(ر.ك: مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران، فرهنگ علوم سياسى، ص 81)
راهکار های مقابله با تهاجم فرهنگى : تهاجم فرهنگي، مقولهاي حقيقي و برنامهريزي شده است و تنها راه مبارزه با آن نيز مصونيت بخشيدن به جوانان و ديگر افراد جامعه است. از راه تمسّك به فرهنگ غني اسلامي و ملّي اين مرز و بوم و استفاده كارآمد از همه امكانات ـ به ويژه دستگاههاي فرهنگي ـ و بسيج همه اقشار مردم براساس برنامهاي دقيق و حساب شده، ميتوان به اين مهم دست يافت. بر اين اساس، مهمترين راههاي مصون ماندن از اين تهاجم، عبارت است از:
1. حفظ و تعميق ارزشهاي اسلامي و ملّي از طريق فرآيند صحيح جامعهپذيري و عوامل آن؛ (مانند خانواده، مدرسه، رسانهها و….) و نيز آگاه نمودن جوانان با پيشينههاي درخشان تمدنّ اسلامي و دستاوردهاي مادي و معنوي عظيم انقلاب اسلامي.
2. تحققّ حيات طيبه اسلامي و حفظ ارزشهاي انقلابي، استقرار عدالت اجتماعي و قسط اسلامي، تأمين رفاه و امنيت براي مردم در سايه ايمان به خداوند و حاكميت ارزشهاي الهي.
3. هوشياري و بيداري در مقابل انحراف معنوي جامعه اسلامي.
4. احياي فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر كه يكي از اركان اساسي اسلام و ضامن حفظ و بقاي فرايض و ارزشهاي الهي است.
5. ايجاد باور عميق، ريشهدار، عقلاني و مبتني بر نظام ارزشي اسلام در مديران جامعه؛ يعني، كساني كه در دستگاههاي رسمي قانوني، به ويژه فرهنگي، نقش ايفا ميكنند.
6. تلاش و تدبير جدي و گسترده براي تثبيت نظام ارزشي مطلوب در بخشهاي مختلف جامعه (اعم از سياسي، اقتصادي، فرهنگي و…).
7. تبلور و تجلّي اين نظام ارزشي در رفتار حقيقي و حقوقي مديران ساختار كلان كشور و برنامههاي اجرايي. براي مصون ماندن از تهاجم فرهنگي بيگانگان و گريز از الگوها و گرايش هاي غربي در دو جهاد عمده بايد كوشيد: جهاد علمي و عملي.
در جهاد علمي، شخص بايد معرفت خويش را نسبت به ارزشها و هنجارهاي ديني پيوسته روزافزون سازد تا نيك را از بد، و سره را از ناسره، به خوبي بازشناسد و با شعور و آگاهي در مسير نيكيها گام بردارد. جهاد عملي به دو بخش تقسيم ميشود: فردي و اجتماعي. جهاد عملي فردي حركتي دائمي و خستگيناپذير در برابر هواها و خواستههاي نفساني است. اين جهاد، عزمي استوار و مراقبتي دائمي ميطلبد و بدون ارتباط پيوسته با خدا و جديتّ در مخالفت با شيطان نفس، نميتوان از آن سرافراز بيرون آمد. در اين مسير، شخص بايد نخست به انجام واجبات و ترك محرمات همت گمارد. در مرتبه دوم، انجام مستحبّات و ترك مكروهات را وجهه همت خويش قرار دهد و در مرتبه سوم هر آنچه غير خدايي استـ حتي برخي از مباحات راـ از خود دور سازد و به غير خدا و آنچه مطلوب او است، نپردازد. اما جهاد عملي اجتماعي، كوششي جمعي است در جهت تغيير و اصلاح جامعه و مبارزه با آلودگيها و انحرافات، و بسط علم، اخلاق، معنويت، فضيلت و تقوا در جامعه. اين مهم نيز مستلزم برنامهريزي دقيق و مشورت و همگامي با صاحبنظران و ديگر دوستان همراه و همرأي است. در پايان، گفتني است برخورد فيزيكي، بستن مرزها و كارهايي از اين دست، هرگز بهترين يا آخرين راه حل نيست. به علاوه، تحقق آن نيز در عصر ارتباطات و پيشرفت فنآوري به صورت كامل امكانپذير نيست؛ اما در مواردي لازم است و از تأثير و نفوذ بيش تر تهاجم فرهنگي جلوگيري ميكند.
براي آگاهي بيشتر ر.ك: علي ذوعلم، فرهنگ و تهاجم فرهنگي، بر گرفته از سخنان مقام معظم رهبري؛ انقلاب و ارزشها؛ ابوالفضل اشرفي، بحران هويت اجتماعي و آسيبشناسي انقلاب (مجموعه مقالات آسيبشناسي انقلات اسلامي)
نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه ها